کتابخوری
برای زهرا سادات خواهر زاده ی هنوز دو ساله نشده ام که می تواند تنهایی 20 ساعت از شبانه روز یکریز حرف بزند همیشه کتاب می خرم که برایش بخوانم یا بخوانند. یکبار یکی از کتابهایش را دیدم که انگار خوردگی پیدا کرده بود گفتم: کتابو می خوری دایی؟ گفت: تیتاب موخونم!
برید تیتاب خوب بخرید از نمایشگاه بوخورید!
کلا اینکه "ک" رو "ت" تلفظ میکنه کلی سوژه ی نمکه منه.
+ نوشته شده در یکشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 22:27 توسط می سم فروتن
|